الوین ( elvin )الوین ( elvin )، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

دل نوشته هایی برای پسر عزیزمان الوین

دندون بالایی

سلام مامان جون عزیزم درست دو ماه بعد از اولین دندونات 17 اسفند دندون فک بالایی هم دیده شد اخی چقدر سخته این دندون در آوردن  فدات بشم همش هر چی دم دستت باشه میبری دهنت . خیلی شلوغ شدی اما خوشگل ناز تر هم شدی هر جا میریم همه ازت تعریف میکنن و بغلت میکنن. این روزا مامانی زیاد حال و حوصله نداره برا همین نمیتونم زیاد بنویسم  دوستت دارم بوسسسسسسسسسسسسسس
20 اسفند 1392

عكس هاي الوين 8 ماهگي

  آموزش ژيمناستيك الوين 7 ماهه   اي اينجا رفتي چيكار؟ عاشق سيم برقي هر جه ميبيني زودي دس ميزني الانم زير ميزي چه ناز خوابيدي ( بعد بازي با اسباب بازي ) مامان چقدر كتاب ميدي دستم بخونم خسته شدم  ...
14 اسفند 1392

پايان نه ماهگي

سلام گل پسر عزيزم ديروز 11 اسفند ماه آخرين روز از نه ماهگيت بود .با بابايي بردم بهداشت البته قبلش باهم مدرسه رفته بوديم خانم بهداشته قد و وزن و دور سرت رو اندازه گرفت همه چيز نرمال بود. كامل 4 دست و پا ميري از همه چي ميگيري و ميايستي براي چند لحظه ميتوني ثابت رو پاهات بايستي بازيگوش شدي خوب غذا ميخوري هنوز دو تا دندون داري اما اين دوتا خيلي تيزن ماماني فدات شه همه عاشقت شدن و همه جا فقط تعريف توهست. ماماني اين كلاهم بردار تا خوب ببينمت   فدات بشم كه خودت از پله ميگري و ميايستي ماماني خوشگل شدم با اين موهاي پريشون خونه ننه همش مهر و تسبيح شو برميداشتي ...
14 اسفند 1392

شروع 10 ماهگي

سلام عزيز گلم  امروز 13 اسفند چهارمين سالگرد ازدواج  من و بابايي بود اما امسال متفاوت تر از سالهاي ديگه سه تايي با هم جشن گرفتيم . فداي تو بشم كه با اومدنت به زندگيمون اين حس قشنگ رو به ما دادي  هميشه و همه جا ميگم خدايا شكرت  الوين جونم دوستت دارم  امروز هم مثل هميشه با هم كلي بازي كرديم پرتاب كردن توپ رو هم يادگرفتي كلي ذوق ميكردي  اينم عكس امروزت  واي همش ميخواستم ازت عكس بگيرم اما توي وروجك فرار ميكردي       اينجا هم من خندوندمت تا بابايي عكس بگيره مثل قبل ديگه به دوربين نگاه نميكني از شدت خنده چشاتو هم بستي هههههههههههه ...
13 اسفند 1392
1